سندرم آسپرگر:
در سال ۱۹۴۴ دکتر هانس آسپرگر اتریشی نشانگانی را توصیف کرد که بعد ها به نام خود او نامیده شد ( این هم از شانس پزشکان است که بیماری کشف شده به نام او خوانده می شود !)
این بیماری در واقع در طیف اوتیسم است و ویژگی های خاصی دارد که به مهمترین انها اشاره می شود:
۱- اختلال تمرکز که در بسیاری از اینها دیده می شود .
۲- صحبت کردن آ نها مونو تن کلیشه ای و رسمی است و علی الرغم ، دایره لغوی بالا از کلمات مختلف کمتر استفاده می شود؛ مکالمه بدون هیجان وخشک است و حرفها عموما در مورد خود شخص است ( خود محوری ) و اغلب اسم خود را به جای کلمه ” من” استفاده می کنند .
۳- از نظر حرکتی و هماهنگی حرکت مشکل دارند و دامنه ونوع حرکات غیر معمول است برای همین اغلب حرکت آنها منجر به حادثه می شود .
۴- فکر این بچه ها با چیزهای خاصی مثل تاریخ یا مکانیک یا ورزش مرتب مشغول است ، علائق غیر عادی دارند ؛ اغلب اختلال یادگیری مثل ریاضی یا دیکته نویسی دارند ؛در ادراک ذهنی مشکل دارند و تجسم یک مسئله ذهنی برای آنها دشوار است و فکر کردن به موارد غیر ملموس برایشان سخت است.
۵- برخلاف سایر اختلالات نافذ ، IQ معمولا نرمال است و مشکلات حسی کمتری دارند؛ رشد زبان در آنها نر مال است .
۶- به طور خلاصه این افراد در تخیل ،تعامل اجتماعی و ارتباط اجتماعی مشکل دارند.
نشانه های تشخیصی طبق استاندارد DSM –IV به شرح زیر است :
• (A) اختلال کیفی در تعاملات اجتماعی که با حد اقل دو مورد از چهار مورد زیر مشخص می شود:
• ۱- اختلال مشخص شده در استفاده از رفتارهای غیر کلامی نظیر تماسهای چشمی یا بیان صورتی یا حالات بدنی و ژست ها و تنظیم تعاملات اجتماعی
• ۲- ناتوانی در ایجاد روابط با هم سن و سالان متناسب با مراحل رشد و نمو
• ۳- ناتوانی در به اشتراک گذاردن لذات و علایق یا دستاوردها مثل ناتوانی در نشان دادن یا آوردن یا اشاره به چیز های مورد علاقه
• ۴- ناتوانی در تعاملات دو جانبه هیجانی
• (B)رفتارها علایق و فعالیتهای محدود و تکراری که با حداقل یکی از موارد زیر مشخص می شود:
• ۱- اشتغال فراگیر ذهنی با یکی یا بیشتر از علایق محدود و کلیشه ای که از لحاظ شدت یا تمرکز غیر نرمال است
• ۲- شیفتگی غیر قابل انعطاف واضح با عادات یا روشهای غیر عملی nonfunctional routines and rituals
• ۳- رفتارهای تکراری و کلیشه ای حرکتی مثل بازی با انگشتان یا فشار دادن یا پیچاندن آنها یا حرکات ترکیبی کل بدن
• ۴- اشتغال ذهنی فراگیر با قسمتهای اشیا
• (c) اختلال باعث نقص مشخص بالینی در روابط اجتماعی و اشتغال با دیگر زمینه های مهم عملکردی می شود.
• ( D) عدم وجود اختلال واضح بالینی در شروع صحبت کردن مثلا” بیان یک کلمه ای تا سن دو سالگی یا عبارات ارتباطی تا سن ۳ سالگی
• (E) عدم تاخیر بالینی مشخص در نمو شناختی یا در رشد مهارتهای متناسب با سن خودیاری(self help skills) یا رفتارهای تطابقی ( بجز در روابط متقابل اجتماعی) و کنجکاوی درباره محیط در دوران کودکی
(معیارهای تشخیصی ، برگرفته از انجمن روانپزشکی آمریکا )